ماه آسمون قلبم متینماه آسمون قلبم متین، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 27 روز سن داره

تبسم زیبای زندگی متین

اولین عکس های عشقم

    زیبا ترینم این عکس های اولین لحظه ی دیدنت بود که چقدر خوشحال بودم  همش فکر می کردم نمی تونم تو رو ببینم اون موقعی که رفتیم گل و شیرینی خریدیم تا بیایم و تو رو ببینیم فکر می کردم تا برسیم بیمارستان تو راه تصادف می کنیم و نمی تونم تو رو ببینم یا فکر می کردم خدایی نکرده تو سالم بدنیا نیای و این همه انتظاری که برای دیدن تو کشیدم الکی بوده و حیف شده حالا مشخصات نی نی ما*   محل تولد*قم بیمارستان*ولیعصر ساعت تولد*ساعت 10 صبح روز تولد*دوشنبه نام پزشک*دکتر دیانت فرزند*چهارم و دومین پسر خانواده           ...
2 آبان 1392

متین جان نمی خوای حرف بزنی داداش؟

الان متین حدود یه سال و 2ماهشه ولی حرف نمی زنه البته نه اینکه اصلا ها دوتا کلمه می گه که یکی مامانه و اون یکی ایو البته مامان رو فقط به صرف مامان  نمی گه به همه می گه مامان باز جای امیدواری هست که فقط وقتی تلفن می بینه می گه الو.... بابا ما آرزو به دل موندیم تو به غیر از مامان و ایو یه کلمه ی دیگه هم بگی مامان که دیگه هیچ چی اون روز داشتیم از زنجان برمی گشتیم جلوی یه پارک نگه داشتیم که استراحت کنیم یه دفعه نا خدا گاه نمی دونم از دهنت پرید گفتی *دا*مامان جان انقدر ذوق کرده بود که تو پوست خوودش نمی گنجید آخه فکر می کرد چون تو تاب رو دیدی اینو گفتی بهش می گم مادر من بچه های مردم تو یه سالگی شعر می خونن شما با یه دای ...
28 مهر 1392

تولد مامانی

روز 21 اردیبهشت هم تولد مامان جونه و هم سالگرد ازدواج مامانی و بابایی * به همین مناسبت ما یه جشن کوچولوی دور همی گرفتیم و کلی هم خوش گذشت هدیه ی بابایی به مامان یه کتونی خوشگل  بود و آبجی مریم هم یه تونیک خوشگل به مامانی داد.   ...
19 تير 1392